سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس دانش را برای غیر خدا فرا گیرد یا با آن غیر خدا را اراده کند، جایگاهش را در آتش تدارک کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله] بازدید امروز: 0 کل بازدیدها: 2556
از آسمان اطلسی شبی دوباره میرسی
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| موضوعات وبلاگ من ||
|| اشتراک در خبرنامه ||   || لوگوی وبلاگ من || از آسمان اطلسی شبی دوباره میرسی

|| لینک دوستان من ||

|| اوقات شرعی ||

|| مطالب بایگانی شده ||
|| آهنگ وبلاگ من ||

|| وضعیت من در یاهو || یــــاهـو
فر شته ی کوچولو
نویسنده: آسمان اطلسی(شنبه 85/1/5 ساعت 1:31 صبح)

نمایش تصویر در وضیعت عادی



نظرات دیگران ( )

پر یزاد
نویسنده: آسمان اطلسی(شنبه 85/1/5 ساعت 12:3 صبح)
نمایش تصویر در وضیعت عادی
ولوله ی ساز با تو شد آغاز
محو عبور قافله ی ناز

هلهله ی ماه ، چاره ی دلخواه !
پرنکش از من ، سلسله ی آه !

پریزادی و من دلتنگ تو
نشسته به سازم آهنگ تو

تو آشوب شهر خاموش من
گرفت عطر مویت آغوش من

بودای پاییز ، از خلسه برخیز
از کوچه باغم ، عطر تو لبریز

خیال زارم ، سوز سه تارم !
لبخند و اشکم ، حال بهارم !

تو که هم بغض شباویزی و هم رقص هما
چنگ باران به سر انگشت تو آید به صدا !
پس چرا من نشنیدم ز لبت جز نت لا !؟

تو که آتیش ترنجی و شرار گل ناز
پرنیان نفست شعله ی خاکستر راز
عشق سوزان خلیلم ، تو گلستان نیاز

تو ملاحت مژه ای ، غرق تماشای توام
رو بگیری ! بزنی ! یا بکشی پای توام

لحن موسیقی من جذبه ی افسانه ی تو
زلف تو برکه ی شب ، زورق من شانه ی تو
روی تو روی پری ، معبد من خانه ی تو

ولوله ی ساز با تو شد آغاز
محو عبور قافله ی ناز

هلهله ی ماه ، چاره ی دلخواه !
پرنکش از من ، سلسله ی آه !

پریزادی و من دلتنگ تو
نشسته به سازم آهنگ تو

تو آشوب شهر خاموش من
گرفت عطر مویت آغوش من
ولوله ی ساز با تو شد آغاز
محو عبور قافله ی ناز

هلهله ی ماه ، چاره ی دلخواه !
پرنکش از من ، سلسله ی آه !

پریزادی و من دلتنگ تو
نشسته به سازم آهنگ تو

تو آشوب شهر خاموش من
گرفت عطر مویت آغوش من

بودای پاییز ، از خلسه برخیز
از کوچه باغم ، عطر تو لبریز

خیال زارم ، سوز سه تارم !
لبخند و اشکم ، حال بهارم !

تو که هم بغض شباویزی و هم رقص هما
چنگ باران به سر انگشت تو آید به صدا !
پس چرا من نشنیدم ز لبت جز نت لا !؟

تو که آتیش ترنجی و شرار گل ناز
پرنیان نفست شعله ی خاکستر راز
عشق سوزان خلیلم ، تو گلستان نیاز

تو ملاحت مژه ای ، غرق تماشای توام
رو بگیری ! بزنی ! یا بکشی پای توام

لحن موسیقی من جذبه ی افسانه ی تو
زلف تو برکه ی شب ، زورق من شانه ی تو
روی تو روی پری ، معبد من خانه ی تو

ولوله ی ساز با تو شد آغاز
محو عبور قافله ی ناز

هلهله ی ماه ، چاره ی دلخواه !
پرنکش از من ، سلسله ی آه !

پریزادی و من دلتنگ تو
نشسته به سازم آهنگ تو

تو آشوب شهر خاموش من
گرفت عطر مویت آغوش من



نظرات دیگران ( )

برای عشق و آشتی تو اولین اشاره ای
نویسنده: آسمان اطلسی(سه شنبه 84/12/23 ساعت 11:31 عصر)

تو بر لبان سرد من سرود عاشقانه ای

برای پرگشودنم تو بهترین بهانه ای

امید آخرین من خیال دلنشین من

بهارسبزمن تویی که با گل جوانه ای

از آسمان اطلسی شبی دوباره می رسی

که نذر عاشقان کنی سلام صادقانه ای



نظرات دیگران ( )